کد شعر 200
پدرم در سوگ تو دلهای ما پیوسته میگرید
سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته میگرید
تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم،چون ساغر بشکسته میگرید
کد شعر201
پنهان به خاک گشت چو قد رسای تو
غمگین مباشدر دل ما هست جای تو
از مرگ ناگهانیت ای نازنین پدر
بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو
کد شعر 202
افسوس، صد افسوس پدر از کف ما رفت
آن گوهر تابنده و پر مهر و وفا رفت
ما را نبود چاره به جز صبر در این غم
با حکم خدا آمد و با امر خدا رفت
کد شعر203
صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا
در بوته صبر امتحان کرد مرا
هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا
کد شعر 204
غم مرگ پدر کوچک غمی نیست
جگر میسوزد و درد کمی نیست
پدر زیبا گل باغ وجود است
که بی او زندگی جز ماتمی نیست
کد شعر205
روشنی ش دل هر با هنر باشد پدر
بهترین سرمایه از بهر پسر باشد پدر
کس نمیداند مقامش را بهجز یزدان پاک
آسمان زندگانی را قمر باشد، پدر
کد شعر 206
همیشه مونس و یاورم پدرم بود
به وقت رنج غمخوارم پدر بود
چو پروانه اگر بالوپرم سوخت
ولی شمع شب تارم پدر بود
کد شعر207
پدر سنگ مزارت را به آه و ناله میبوسم
به عشق و زحمت چندین و چندین ساله میبوسم
اگر دنیا شود گلشن گلی جز تو نمییابم
ز چشمم ژاله میریزد تو را چون لاله میبوسم
کد شعر 208
پدر جان یاد آن شبها که مارا شمع جان بودی
میان نا امیدیها چراغ جاودان بودی
برایت زندگی کردن اگرچه رنج و سختی بود
بنازم همتت بابا صبور و مهربان بودی
کد شعر209
باورم نیست پدر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
کد شعر 210
از فراقت با غم محنت، هم آغوشم پدر
رفتی و از مرگ جانسوزت سیه پوشم پدر
خنده و مهر و وفا و مهربانیهای تو
در جهان هرگز نمیگردد فراموشم پدر
کد شعر211
این گوهر گم گشته به دنیا پدرم بود
محبوب همه یار همه تاج سرم بود
هر جا که ز من نام و نشانی طلبیدند
آوازه همه نامش سند معتبرم بود
کد شعر 212
دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من
بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد
محروم ز دیدار گل روی پدر کر
کد شعر213
ای سفر کرده به معراج به یادت هستیم
ای پدر ما همگی چشم به راهت هستیم
تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران
همه ماتم زده هر لحظه به یادت هستی
کد شعر 214
آسمان امروز ببار، اینجا گلی پژمرده گشت
از غم داغ رخش، یک محفلی افسرده گشت
آسمان امروز ببار، ما صد جگر سوزانده ایم
چون پدر از بین ما رفت، قلب ما هم مرده گش
کد شعر215
از فراقت با غم محنت، هم آغوشم پدر
رفتی و از مرگ جانسوزت سیه پوشم پدر
خنده و مهر و وفا و مهربانی های تو
در جهان هرگز نمی گردد فراموشم پد
کد شعر 216
پدرم بارش باران خدا بود
پدرم حاکم پیمان وفا بود
پدرم جلوه ایمان و رضا بود
پدرم در همه حال کارگشا بود
کد شعر217
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست
کد شعر 218
همیشه مونس ویاورم پدرم بود
به وقت رنج غمخوارم پدر بود
چو پروانه اگر بال وپرم سوخت
ولی شمع شب تارم پدر بود
کد شعر219
از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز
ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی
کد شعر 220
سینهام در دل شب، مثل پروانه بسوخت
خبر مرگ پدر، خانه و کاشانه بسوخت
حسرت مهر پدر، در دل ما کاشت، فلک
آشنا را چه بگویم، دل بیگانه بسوخت
کد شعر221
روشنی بخش دل هر با هنر باشد پدر
بهترین سرمایه از بهر پسر باشد پدر
کس نمیداند مقامش را بجز یزدان پاک
آسمان زندگانی را قمر باشد، پدر
کد شعر 222
دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من
بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد
محروم ز دیدار گل روی پدر کرد
کد شعر223
در کنارم، شب و روز بیتاب بود
غافل از او، چشم من در خواب بود
تا شدیم بیدار و مشتاق پدر
او به خواب و چهرهاش در قاب بود
کد شعر 224
شب آخر چه صمیمانه نگاهی کردی
من صمیمانه دلم سوخت و تو آهی کردی
بین خوبان جهان هیچ کس مثل تو نیست
پدرم هیچ زمان، هیچ کس، مثل تو نیست
کد شعر225
بنال ای دل که من بابا ندارم
به سر آن سایه طوبی ندارم
بنال ای دل شدم تنهای تنها
انیس و مونس شبها ندارم
کد شعر 226
چه شبها تا سپیده درد کشیدی
ندای یا علی، یا رب کشیدی
بخواب آرام، پدر جان در مزارت
که پایان شد تمام دردهایت
کد شعر227
آن کس که مرا روح و روان بود، پدر بود
آن کس که مرا راحت جان بود، پدر بود
افسوس که رفت از سرم، آن سایه رحمت
آن کس که برایم نگران بود، پدر بود