شعر فوت مادر
کد شعر 101
باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
کد شعر102
تمام بود و نبودم وجود مادر بود
کسی که مظهر عشق بود، مادر بود
برای من به جهان هزار رنگ و فریب
کسی که مونس وغمخوار بود مادر بود
کد شعر 103
برای راحتی من چه رنج ها نکشید
کسی که موی سفید روی سفید بود مادر بود
به وقت بیماری بی قرار او به برم
کسی که دست بر سرم میکشید مادر بود
کد شعر104
مادرم هجر تو اندوه و غم ماست هنوز
شد چهل روز فراق غصه به دلهاست هنوز
دست مهرت زسرم کوته و بیچاره شدم
آرزوی رخ زیبای تو رؤیاست هنوز
کد شعر 105
مادر جان یاد آن شبها که ما را شمع جان بودی
میان ناامیدیها چراغ جاودان بودی
برایت زندگانی گرچه یکسر رنج و سختی بود
بنازم همتت مادر ، که تا بودی، صبور و مهربان بودی
کد شعر106
شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد
گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادری شایسته از این عالم ناپایدار
چشم خود بربست و از چشم عزیزان دور شد
کد شعر 107
مادرم دیده برویت نگران است هنوز
غم نادیدن تو بار گران است هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
کد شعر108
گشته اکنون چشم ما از درد و غم دریا مادر
ما چه گوییم بی تو از فردا و فرداها مادر
تکیه گه بودی تو ما را ای همه امیدها
بی تو عالم ندارد رنگ شادیها مادر
کد شعر 109
هفت روز از رفتنت گذشت….
ولی ما هنوز باور نکرده ایم رفتنت را …
هنوز باور نکرده ایم که دیگر بین ما نیستی ..
نمیخواهیم باور کنیم که دیگر در جمع ما نیستی …
کد شعر110
گلهای بهشت سایه بانت مادر
صد دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر
کد شعر 111
رفتی از من مهر گسستی مادر
با رفتن خود دلم شکستی مادر
افسوس که بودی و ندانستم من
ای در گرانمایه چه هستی مادر
کد شعر112
مادرم جای تو خالیست به کاشانه ما
غمت آتش زده بر این دل دیوانه ی ما
شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی
بعد تو رفته صفا دیگر از خانه ما
کد شعر 113
چون مهر، بـزرگ و بی نشانی مادر
آرام دل و عزیز جانی مادر
ای کاش همیشه جاودان می بودی
آن قدر که خوب و مـهربانی مادر
کد شعر114
عمری که هست فانی، قدر و بها ندارد
باغی که گشت بی گل، سیر و صفا ندارد
مادر که بزم ما را، می داد شور و حالی
رفت از جهان و دیگر، کاری به ما ندارد
کد شعر 115
تو گل سر سبد باغ جهانی مادر
من فدایت که سراپا همه جانی مادر
جان نمایند فدای تو از آن خلق جهان
که به تایید جهان، جان جهانی مادر
کد شعر116
فلک بردی ز کف صبر و قرارم
زدی آتش به قلب داغدارم
ز درگاهت خدایا عفو و رحمت
برای مادر خود خواستارم
کد شعر 117
.ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
هرگز نشد محبت یاران و دوستان
هم پایه محبت و لطف و وفای تو
کد شعر118
ای مادر عزیز که جان داده ای مرا
سهل است اگر که جان دهم اکنون برای تو
گر بود اختیار جهانی به دست من
می ریختم تمام جهان را به پای تو
کد شعر 119
افسوس دگر مادر شیرین سخنم در بر ما نیست
آن گوهر یک دانه پر مهر و وفا در بر ما نیست
آن سنگ صبور، ذاکر حق تا دم آخر
افسوس و صد افسوس دگر سایه او بر سر ما نیست
کد شعر120
عمری صبور، درد کشیدی، چه بی صدا
یک روز صبح زود، پریدی، چه بی صدا
راحت بخواب، ای گل نیلوفری، بخواب
ما مانده ایم و غربت بی مادری، بخواب
کد شعر 121
لذت هر زندگانی را صفای مادر است
سینه ام آکنده از مهر و وفای مادر است
عالمی در وصف او هرگز نمی گیرد قرار
چون بهشت جاودانی زیر پای مادر است
کد شعر122
یاد دارم که در فروغ قمر رفته بودم
به تربت مادر شب مهتاب و آسمان زرین
کد شعر 123
دل شب بود خلوت و آرام
جان خوش یافتم در آن هنگام
مادرم را بسی دعا کردم
خواندمش نام او صدا کردم
کد شعر124
به پاس آن همه مهر و وفایت
حقیر است این محبتها برایت
ندیدم در جهان بهتر ز مادر
سر و جانم همه بادا فدایت
کد شعر 125
مادر ای معنی ایثار، تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشنایی
مینویسم از سر خط، مادر ای معنی بودن
مینویسم تا همیشه، تویی لایق ستودن
کد شعر126
هر سال منم عبد عطایت مادر
خوشبخت شدم من از دعایت مادر
نوروز که قابلی ندارد بیبی
صد عید، الهی به فدایت مادر
کد شعر 127
هر سال منم عبد عطایت مادر
خوشبخت شدم من از دعایت مادر
نوروز که قابلی ندارد بیبی
صد عید، الهی به فدایت مادر
کد شعر128
دم رفتن است باری نظری که تا ببینی
که چگونه خانه بی تو، به عزا نشسته مادر
کد شعر 129
زنم از دیده بر دل روی مادر
منم مست کمان ابــروی مادر
گل از خجلت نقابی بر رخش زد
چو آمد عطر مشکین بــوی مادر
کد شعر130
شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد
گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
روشن آن دیده که رویش می دید
کد شعر 131
دگر آغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از آن روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم آوای ما نیست
کد شعر132
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گل هایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
کد شعر 133
لالایی مادر خوبم لالایی
به دور از رنج و غم پیش خدایی
همیشه با خدا بودی به دنیا
یقین تا حشر هم پیش خدایی
کد شعر134
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایه او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیست
کد شعر 135
برایم سایهی سر بود، مادر
نه گویا چیز دیگر بود، مادر
به دنیایم اگر چیزی نمیماند
فقط ای کاش مادر بود، مادر
کد شعر136
برایم یار و یاور کاش میماند
کنارم روز دیگر کاش میماند
فغان و درد و آه و اشک و افسوس
نگاه گرم مادر کاش میماند
کد شعر 137
ز سر شد سایهات کوتاه، مادر
جهانم شد مصیبتگاه، مادر
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر
کد شعر138
این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز
مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز
کد شعر 139
مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش
افسانه شادی و خوشی گشته فراموش
کد شعر140
مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم
این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم
کد شعر 141
گرچه دیگر مادرم نیست
دلم تنگ میشود برای او
برای رزهایی که خشکیده خواهند شد
و باغچه ای که دیگر یاران دست را نخواهد دید
کد شعر142
شب بیمادری را همچو یلدا میکنی یانه
در عالم بهتر از مادر تو پیدا میکنی یا نه
به موی مادری دنیا تو سودا میکنی یا نه
بگو مادر هنوزم یادی از ما میکنی یا نه
کد شعر 143
چه شبها تا سحر بستر نمودم من در آغوشت
اگر یک ناله میکردم جهان میشد فراموشت
در اینجا که گل شده بستر و خاک روپوشت
نمیدانم در این وحشتسرا با لعل خاموشت
کد شعر144
خونمون خالیه از تو، رفتی تو واسه همیشه
رفتی و نبودن تو، هنوز باورم نمی شه
این اتاق ساده کم بود، جای تو قلب بهشته
پَر زد از زمین خاکی، یه فرشته
کد شعر 145
توی قلب من می مونه تا ابد یاد یه لبخند
نازنینم رو از این پس می سپُرم به تو خداوند
اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود
نازنینم نازنینم اون فرشته مادرم بود
کد شعر146
گریه کردم مثل ابرا بی تو مادر
شد دل من جای غصهها بی تو مادر
رسول خدا گفت بهشت زیر پای توست
برای همیشه قلبم فقط جای توست
کد شعر 147
وﻗﺘﯽ ﺟﻮﺍﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید میشود
ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید میشود
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ نیست ﮐﺠﺎ عید میشود
کد شعر148
این مرقد عشق و آرزوهاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگه دار
این رنجکشیده مادر ماست
کد شعر 149
زنم از دیده بر دل روی مادر
منم مست کمان ابــروی مادر
گل از خجلت نقابی بر رخش زد
چو آمد عطر مشکین بــوی مادر
کد شعر150
شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد
گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
روشن آن دیده که رویش می دید
کد شعر 151
دگر آغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از آن روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم آوای ما نیست
کد شعر152
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گل هایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
کد شعر 153
لالایی مادر خوبم لالایی
یه دور از رنج و غم پیش خدایی
همیشه با خدا بودی به دنیا
یقین تا حشر هم پیش خدایی
کد شعر154
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایه او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیس